Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-18@15:22:35 GMT

تحسین رهبر انقلاب از نگارش کتاب «اینجا سوریه است»

تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۵۱۸۵۸

به گزارش ایرنا از روابط عمومی موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی - دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مد ظله العالی) - آیین تجلیل از زهره یزدان‌پناه قره‌تپه نویسنده کتاب اینجا سوریه است با حضور جمعی از خانواده شهدای مدافع حرم، مسئولین فرهنگی و فعالان حوزه نشر در سالن اجتماعات موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این نشست علیرضا مختارپور قهرودی با اشاره به ویژگی‌های بارز آثار زهره یزدان‌پناه عنوان کرد: کسانی که با آثار منتشر شده ایشان آشنا هستند، همین سبک کار تحقیقاتی و نگارشی ایشان را در آثار قبلی این نویسنده هم دیده‌اند.

رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران گفت: قلم یزدان‌پناه، قلم دقت در جزئیات و فاصله‌گذاری خاص با کتب مشابهی است که با سبک ادبی نوشته شده‌اند. مختارپور افزود: در واقع کتاب ایشان مانند یک کتاب تصویری است، اما به جای قطعات تصویری، شما با قلم سر و کار دارید و کلمات هرکدامشان قاب تصویری هستند که خواننده با این متن، صحنه‌ای را می‌بینید.

رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، تهذیب متن را از دیگر ویژگی‌های این اثر برشمرد و تاکید کرد: هیچ نشانی از حواشی و زوائد در کتاب نیست‌ و گویی کلمات مانند قطعات نگینی که در جواهر کار گذاشته می‌شود، در جای خودش قرار دارد و لذا امکان خلاصه شدن کتاب وجود ندارد. مختارپور افزود: ما کتاب هایی با موضوع دفاع مقدس داریم که ۸۰۰ صفحه هستند، اما با یک نگاه می‌توان ۳۰۰ صفحه آن را حذف کرد و همان پیام را برساند، ولی این کتاب را نمی‌شود خلاصه و یا مطالبی را حذف کرد. وی افزود: مطالب در کتاب به قدری مختصر و مستند آمده که اگر چیزی را برداریم، بخشی از واقعیت را برداشته ایم و این همان مهارت ویژه نویسنده بوده که اطلاعات فراوان و مفید را بدون زوائد زیاد در کتاب آورده است.

مختارپور قهرودی در ادامه اظهار داشت: نویسنده کتاب از توانمندی و هنرمندی ویژه‌ای برخوردار است، کتاب از سویی تصویرگری جنایت و توحش یک گروه و از طرفی مظلومیت و معصومیت گروه دیگر را روایت می‌ کند، پس ذاتا چنین کتابی باید بسیار تلخ و خواندنش سنگین باشد، اما متن این کتاب سرشار از شور زندگی کودکان، نوجوانان، دختران و زنان در صحنه رویایی توحش و معصومیت و مظلومیت است. مختارپور تاکید کرد: متن کتاب، متن زنده، شوق آفرین و سرشار از حیات، پویایی و تحرک است.

او با تاکید بر نگاه انسان مدارانه و مبتنی بر ارزش‌های انسانی در این کتاب گفت: «اینجا سوریه است» سند صریحی است از این‌که نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، توانسته است ارزش‌ها و رفتارها و عملکرد خودش را در جوامع مختلف صادر کند.

مختارپور قهرودی "متن روان" را از دیگر ویژگی‌های کتاب «اینجا سوریه است» خواند و تاکید کرد: این کتاب خوش خوان، جذاب، دقیق در ثبت مناطق و اشخاص با پاورقی کوتاه، مفید و مستند است. وی این کتاب را یک کارگاه آموزشی برای کسانی دانست که می‌خواهند مستندنویسی و روایت‌گری کنند.

رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی در پایان اظهار داشت: کتاب «اینجا سوریه است» در۲۲ فصل نمایانگر تلاش زیاد نویسنده در تولید اثری ارزشمند و درخشان از گزارشگری و روایت‌گری وقایع جبهه مقاومت است و باید خوشحال بود که این افتخار در خلق چنین اثری نصیب یک بانوی مجاهد شده و امیدوارم در آینده ارزش‌ها و تلاش‌های ایشان در مورد این کتاب بیشتر نمایان شود و مردم بیش از پیش با این اثرآشنا شده و از آن استفاده کنند.

در ادامه نشست زهرا امامی همسر شهید مدافع حرم، محمدحسین مرادی، در سخنان‌کوتاهی با اشاره به اینکه تا کنون بیشتر نوشته‌ها و کتابها در خصوص روایت زندگی شهدای مدافع حرم بوده است، خاطرنشان کرد: یزدان‌پناه با نگاهی نو و فکری جدید و شجاعت، در کشوری که درگیر جنگ است، وارد شدند تا مسائل را خودشان بدون واسطه ببینند و بشنوند. به میدان آمدند و چیزهایی که شهدای مدافع حرم دیدند، ایشان هم‌ مشاهده و روایت کردند.

وی کار یزدان‌پناه را زینب‌گونه خواند و گفت: یک خانم وسط معرکه جنگ قرار می‌گیرد و این شرایط را برای کسانی که در آن صحنه حضور نداشتند، تشریح کرده و روایت می‌کند. وی افزود: امیدوارم خداوند توفیقات روز افزون نصیب ایشان کند که مجاهدتی را که در جبهه مقاومت با قلم خودشان شروع کردند ادامه دهند.

تصویرگری مجاهدت زنان در جبهه مقاومت

علی رمضانی نیز در سخنانی اظهار داشت: کتاب اینجا سوریه است جبهه مقاومت و خصوصا نقش زنان در مساله کلان مقاومت را روایت می‌کند و آن چیزی که تکمیل کننده نقش عمومی جبهه مقاومت و مردم مقاوم در ملت‌های مختلف است را به تصویر می‌کشد.

مدیر عامل موسسه خانه کتاب وادبیات ایران افزود: آن چیزی که در جنگ‌ها بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد نقش مردان است. اما به تعبیر رهبر در این عرصه اگر زنان نقش موثرتری از مردان نداشته باشند، قطعا نقش برابری با آنها دارند.

مدیرعامل خانه کتاب جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد: یزدان‌پناه اثر خود را در سوریه روایت کرد. کار مجاهدانه‌ای با حضور مستمر در آن منطقه که شاید برای برخی نویسندگان مرد هم این میزان وقت‌گذاری متصور نشود، انجام‌داد.‌

رمضانی افزود: از تلاش انتشارات «راه یار» که خط مهمی را در حوزه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ، دفاع مقدس، جبهه مقاومت و پیشرفت کشور آغاز کرده اند، تقدیر می کنیم و ما نیز موظفیم در خانه کتاب و همچنین رسانه‌ها در معرفی این آثار ارزشمند گام برداریم.

برای دفاع از مظلوم هرجای دنیا باشد، می‌رویم

در ادامه این مراسم ابراهیم پور، همسر شهید مدافع حرم‌ مصطفی صدرزاده ضمن قدردانی از یزدان‌پناه اظهار داشت: از دید یک مادر، از نویسنده کتاب اینجا سوریه است تشکر می‌کنم. مادری که همسر و پدر خانواده‌اش به خاطر دفاع از مظلومان رفت.

وی گفت: وقتی قسمت‌هایی از این کتاب را می‌خواندم، صحبت‌های مصطفی و سختی های ایشان در اعزام به سوریه در ذهنم تداعی می‌شد.وقتی برای رفتن به سوریه و شرکت کردن در این جهاد ،خودشان را به‌عنوان افغانستانی جا زدند و شناسنامه و زبان یاد گرفتند که برای دفاع از مظلومان به سوریه بروند.‌

مجاهدت خانواده شهدا کمتر از شهدا نیست

زهره یزدان‌پناه نویسنده‌کتاب اینجا سوریه است در بخش پایانی این مراسم ضمن قدردانی از خانواده شهدای مدافع حرم، اظهار داشت: مجاهدت همسران و مادران شهدا کمتر دیده شده و مجاهدت آنان قطعاً کپی برابر اصل مزد مجاهدان‌ و شهدا است.

وی گفت: لطف خدا و عنایت ویژه شهدا و به ویژه شهید حججی بود که به برکت خون ایشان این مسیر باز شد. یزدان‌پناه افزود: این کتاب، حاصل یک کار تیمی است که نویسنده در جلوی صحنه است.

نویسنده کتاب اینجا سوریه است در پایان با اشاره به سختی‌های زیاد در به ثمر رسیدن این کتاب، با وجود بیماری‌ جسمی اش گفت: بعضی اوقات این دردها را بیان نمی‌کردم که مبادا برای دیگران و کسانی که راه را برای حضورم درسوریه باز کرده بودند بهانه‌ای باشد که نگران شوند و زمینه برگشتم به کشور را فراهم کنند.‌

در پایان این مراسم، ضمن اعلام تحسین و تقدیر رهبر معظم انقلاب اسلامی از نگارش کتاب ارزشمند اینجا سوریه است یک‌جلد قرآن امضا شده توسط حضرت آیت الله خامنه‌ای به همراه هدیه ویژه ایشان، توسط خانواده شهدای مدافع حرم و مسئولین فرهنگی حاضر در این نشست به زهره یزدان پناه اهدا شد.

فرهنگ کتاب و ادبیات ۰ نفر برچسب‌ها دفاع مقدس سازمان اسناد و کتابخانه ملی مقام معظم رهبری سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران

منبع: ایرنا

کلیدواژه: دفاع مقدس سازمان اسناد و کتابخانه ملی مقام معظم رهبری سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران دفاع مقدس سازمان اسناد و کتابخانه ملی مقام معظم رهبری سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نویسنده کتاب اینجا سوریه سازمان اسناد و کتابخانه ملی شهدای مدافع حرم جمهوری اسلامی انقلاب اسلامی خانواده شهدا جبهه مقاومت خانه کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۵۱۸۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شنیدن رنج‌ مردم برایم عادی نشده!

  خانواده ابدی، روایت خانواده اسکندری از شهادت مادر خانواده شهید عشرت اسکندری است که یک روز صبح در منزلش و سر سفره صبحانه به همراه دو نفر از مهمانانش، توسط تیمی از منافقین ترورشد و به شهادت رسید. این کتاب را انتشارات حماسه‌یاران قم منتشر کرده است. آنچه در این بخش می‌خوانید، برش‌هایی از سخنان نویسنده کتاب در این نشست است. 

۱- درخواست دختر شهید
این سوژه بودکه سراغ من آمد. همان‌طور که درمقدمه کتاب گفته‌ام، دختر شهید با من تماس گرفت و از من خواست کتاب را بنویسم. علت این بود که کتاب «من میترا نیستم» را خوانده بود و می‌گفت کتابی درباره شهید ترور ندیده بودم که آنقدر موفق باشد. می‌بینم کتاب در دست همه است و بچه‌های مدرسه‌ای و حتی دختر من آن را خوانده است. ما هم از خواندن کتاب لذت بردیم. مادر من هم شهید ترور است. دو فیلم مستند درباره‌اش ساخته‌اند و یک کتاب در قطع پالتویی نوشته شده ولی هیچ‌کدام حق مطلب را آن‌طور که باید ادا نکرده‌اند. 

۲- شنیدن رنج‌ مردم برایم عادی نشده
 کار کتاب شهیده زینب کمایی کار سختی بود. نشستن پای درد مردم برای ما سخت است. هنوز شنیدن غصه‌ها و رنج‌های مردم برای من عادی نشده و نمی‌توانم به‌راحتی بگذرم. درگیر ماجرا می‌شوم و حتی بیشتر از آنها گریه می‌کنم. آن چنان با موضوع همذات‌پنداری می‌کنم که برخی شب‌ها خواب آنها را می‌بینم. از این رو مایل نبودم این کار را قبول کنم، چون می‌دانستم فشارهای روحی،زیاد است‌ به‌خصوص وقتی از زبان دختر شهیده شنیدم که چهار فرزند شهیده که از دو تا هشت سال داشتند شاهد ترور وحشتناک و مرگ مادر بودند اما آقای اسکندری با من تماس گرفتند و گفتند کار ما را بنویسید و من احساس کردم اگر به این کار نه بگویم، بی‌احترامی و ناسپاسی نعمت است. 

۳- علاقه‌ ندارم درباره آدم‌های شاخص بنویسم!
وقتی کار نویسندگی در حوزه جنگ را شروع کردم، آرزویم این بود که درباره گمنام‌ترین‌ها بنویسم. دوست داشتم درباره آدم‌های معمولی جنگ بنویسم و علاقه‌ای نداشتم درباره فرماندهان، سرداران و آدم‌های شاخص بنویسم. من از نوشتن درباره کسانی که تریبونی ندارند استقبال می‌کنم. به خانواده شهید گفتم که می‌آیم تا مصاحبه‌ای تشخیصی انجام بدهم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است‌؛ چون به نظر من فقط ذکر مصیبت و گفتن از آن درد، چیزی برای کتاب ندارد و باید چیزی علاوه بر آن وجود داشته باشد. دو جلسه به دیدار آقای اسکندری و همسرشان (مامان فاطمه) رفتم و متوجه شدم شیوه عبور این خانواده از این بحران و حادثه وحشتناک، انسجام، وحدت، پیوستگی و پدرانگی که در این خانواده بود، دیدنی است. آقای اسکندری پدری واقعی و دلسوز است که بچه‌ها را به دندان می‌کشد. 

۴- نمی‌خواستم کتابم سیاسی شود
 زن‌ها در این کتاب قوی هستند. این زن‌ها؛ مومن، مهربان و رئوف هستند. در دنیای امروز، در آثار نمایشی و در اطراف‌مان زن‌ها بدجنس و حسود جلوه می‌کنند و با هم نمی‌سازند؛ ولی در این کتاب می‌بینیم دو جاری مثل دو خواهر هستند. زهرا خانم و عشرت آن‌قدر به هم علاقه دارند که انگار یک روح در دو بدن هستند. چه می‌شود که این آدم‌ها آن‌قدر قشنگ زندگی می‌کنند ولی ما امروز تجربه‌های این‌چنینی کمتری داریم. وقتی این ویژگی‌ها را در خانواده دیدم احساس کردم این کار باید نوشته شود. مصاحبه‌ها را با تک‌تک اعضای خانواده و دوستان خانوادگی شروع کردم و با همه افرادی که بودند صحبت کردم. با برخی از افراد که در مورد ترورهای دهه۶۰ مطلع بودند ارتباط گرفتم و منابعی را پیدا کردم و کتاب‌هایی را خواندم و وضعیت سیاسی آن سال‌ها بیشتر برایم روشن شد. نمی‌خواستم کتابم سیاسی شود و نشان دادن مظلومیت این خانواده مد نظر من بود. 

۵- نویسنده حتی در کتاب مستند هم سهم دارد
 نویسنده حتی در کتاب مستند هم سهم دارد‌؛ این مطلب برو برگرد ندارد. من کتاب‌هایم را بارها بازنویسی می‌کنم چون نثر و زبان فارسی برای من مهم است. برخی وقت‌ها که این کار را انجام نمی‌دهیم متنی حاصل می‌شود که در‌ شأن زبان فارسی نیست.‌ شأن زبان و ادبیات فارسی برای من مهم است و دوست دارم کسی که کتاب را به دست می‌گیرد، روان بخواند و اثر برایش سبک و خواندنی باشد. وقتی از من می‌پرسند کتاب‌های شما بازنویسی است؟ می‌گویم: بله. یعنی ساماندهی و باز ساماندهی نیست و بازنویسی است. البته آن کارها را هم انجام می‌دهم. من در بازنویسی برای خود خطوط قرمزی قائل هستم. خط‌قرمزهای من وجدانی است. نویسنده باید به وجدان خود رجوع کند و بگوید کار مستند باید با کار داستانی متفاوت باشد. من به بسیاری از چیزها ورود نمی‌کنم درحالی‌که می‌توانم. من داستان نمی‌سازم و سعی می‌کنم قاب ببندم. قاب بستن‌ها سهم نویسنده است. گزینش‌ها سهم نویسنده است. این که فصل‌ها چگونه در کنار هم قرار بگیرد سهم نویسنده است. 

۶- برای راوی، دفاع از انقلاب مهم است
 در این کار وقتی به قسمت‌های آخر می‌رسیم دهه ۷۰ را انتخاب می‌کنیم. دهه ۷۰چه دهه‌ای است؟ دهه‌ای که معصومه، منصوره و جواد ازدواج کرده‌اند. ما می‌خواهیم بگوییم ازدواج این بچه‌ها چقدر سخت بود. این کتاب پر از خواب بود و من خواب‌ها را گزینش کردم. این انتخاب‌ها با من است ولی در روایت‌ها از جمله در روایت‌های منصوره، معصومه، مامان فاطمه، زن‌عمو زهرا و جواد هیچ دخل و تصرفی نکردم. در روایت آقای محسن اسکندری در دو جا این کار را کرده‌ام. عبارت آقای اسکندری در مورد روز حادثه این است که می‌گوید من مثل آدمی بودم که توی سرش پتک زده‌اند. گیج و منگ بودم و بعد احساس کردم باید بروم و در کوچه برای مردم سخنرانی کنم. مردم جمع شدند و اگر ببینند ما شکسته‌ایم و کم آورده‌ایم منافقین پیروز شده‌اند و خون عشرت به هدر رفته است. ایشان می‌گویند به کوچه رفتم و شروع کردم به حرف زدن.آقای اسکندری آن روز را با زبان خودش گفت و من می‌دیدم که برای این ‌آدم این روایت‌ها مهم است. این مهم است که بگوید انقلاب پیروز است و سبک شعاری و حماسی در سخنان وی وجود دارد. روایاتی که از انقلاب دفاع می‌کند برایش مهم است، نه روایتی که همسرش عشرت روی زمین افتاده است. من این بخش را با قلم خودم نوشتم. 

مرتضی قاضی، نویسنده و پژوهشگر: نمی‌خواستم خودم را جای نویسنده بگذارم!

​​​​​​​مرتضی قاضی، نویسنده و منتقد ادبیات پایداری در نشست بررسی کتاب «خانواده ابدی» گفت: توفیق داشتم در شروع این کار در مرکز اسناد دفاع مقدس همکار خانم رامهرمزی باشم. کتاب در سال ۱۳۹۸ به ایشان پیشنهاد شد. من همان روز اول سختی این کار را در چهره ایشان دیدم و نمی‌خواستم خودم را جای خانم رامهرمزی بگذارم. در جلسه اول با آقای اسکندری متوجه شده بودند که گرفتن خاطره از ایشان سخت است‌؛ آدمی که منبری و واعظ است و ذهن تحلیلی دارد. آقای اسکندری تحلیلگر سیاسی است و حالا باید از چنین فردی روایت گرفت. اگر آقای اسکندری را در رونمایی کتاب ندیده بودم سختی روایت‌گرفتن از ایشان برای من ملموس نمی‌شد ولی روز رونمایی فهمیدم که خانم رامهرمزی چه زحمتی کشیده‌اند. 
   
نقد، بررسی انتخاب‌های نویسنده است
خانم رامهرمزی به جهت مادر بودن، همسر بودن و زن بودن به چنین ترکیبی رسیده‌اند. در نقد می‌خواهیم در مورد انتخاب‌های نویسنده حرف بزنیم. نقد به این معنی نیست که کتاب را تخطئه کنیم.کتاب، روایت اول شخص است و همه آدم‌ها روایت‌های خودشان را بیان می‌کنند. محسن اسکندری روایت خودش را می‌گوید. معصومه اسکندری روایت خود را دارد. منصوره و محمدجواد اسکندری هم روایت‌های خودشان را دارند. مامان‌فاطمه و زن‌عمو و دیگران هم همین‌طور. تعبیر خانم رامهرمزی در مورد این کار، دوی امدادی است؛ یعنی هرکسی روایت خود را می‌گوید و چوب را می‌رساند تا نفر بعدی هم بدود و کار را به نفر بعد از خود برساند. 
   
دل دادن، اصل ماجرای مستندنگاری است
بخش اول کتاب شروع جذابی دارد و با برخاستن معصومه ازخواب در صبح روز حادثه شروع می‌شود. روایتی نفس‌گیر تا لحظه شلیک و شوک به این دختر ادامه دارد و سپس راوی عوض می‌شود و وارد داستان محسن اسکندری می‌شویم. به ابتدای زندگی او و فیروزکوه می‌رویم و ۱۳۰صفحه بعد از فصل دوم به‌ روز حادثه برمی‌گردیم.خانم رامهرمزی درمقدمه، تعابیری دارند که برای من جالب بود.ایشان می‌گویند من در جلسه اول ضبط‌صوت نبردم ورفتم و به روایت‌ها دل دادم وضمن گوش‌دادن به تفاوت روایت‌ها توجه می‌کردم. دل دادن اصل ماجرای مستندنگاری است. چه شنونده باشید چه ضبط کنید و...اصل ماجرا دل دادن است. 
   
این کتاب ظرفیت پرداختن به زبان جهانی را دارد
برخی فکر می‌کنند برای نوشتن تاریخ شفاهی باید موضوع تاریخی خاصی وجود داشته باشد، ولی وقتی چنین ماجرایی را وسط می‌گذارید همین یعنی تاریخ مملکت ما. یک محقق و پژوهشگر در این مرحله موضع خود را مشخص می‌کند و تصمیم می‌گیرد این واقعه را طوری بیان کند که هرکسی هرجایی با هر باوری به این ماجرا نگاه کرد اوج مظلومیت این طرف و اوج پلیدی آن طرف را درک کند. این کتاب ظرفیت پرداختن به زبان جهانی را دارد چون موضوع، جهانی است.
داستانی به ظاهر خانوادگی که مظلومیت جمهوری اسلامی را بیان می‌کند. 

دکتر محسن شاهرضایی: قلم خانم رامهرمزی در نوشته‌های‌شان چگال است

دکتر محسن شاهرضایی، منتقد و پژوهشگر ادبیات پایداری سال‌هاست در این حوزه فعالیت دارد و بیشتر از هر کاری به نقد و بررسی کتاب‌های این حوزه پرداخته است. او نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: من به یاد دارم خانم رامهرمزی دست‌کم دو سه سال به دنبال کار این کتاب بود. من درگیری ایشان در رابطه با مصاحبه‌های این کتاب را به یاد دارم. یکی از مشخصه‌های آدم‌های موفق استمرار در کار است. این‌طور نیست که خلق‌الساعه عمل کنند. ایشان حدود سه تا چهار سال برای مصاحبه‌های این کتاب وقت گذاشته است.من به چند دلیل داخل این اثر هستم. وقتی خانم رامهرمزی این کار را به‌عهده گرفتند و برای مصاحبه‌ها می‌رفتند من هم کماوبیش در جریان این سوژه بودم. من با قلم خانم رامهرمزی آشنا هستم. قلم خانم رامهرمزی در نوشته‌های‌شان چگال است و شما متوجه نمی‌شوید کدام‌یک از خود ایشان است و کدام‌یک از آنهاست‌! آنقدر در هم عجین می‌شوند که من می‌گویم نوشته‌های ایشان با مصاحبه‌های‌شان چگال است و ممزوج و در هم است. 
   
انتخاب سوژه، عالی است
انتخاب سوژه، عالی است چون این سوژه مغفول است و ما اطلاع زیادی از شهدای ترور نداریم. معدود کتاب‌هایی را مثل این کتاب داریم. وضعیت شهدای بمباران از اینها بدتر است. مدرسین مستندنگاری به ما یاد داده‌اند که سوژه را درست انتخاب کنیم. این سوژه ناب و کم‌نظیر است.به ما یاد داده‌اند چگونه تحقیق و تدوین کنیم و به نظر من این کتاب می‌تواند کارگاه آموزشی عملی برای نوقلمان باشد وانتخاب سوژه، چگونگی مصاحبه، گرفتن و مسیر تدوین را به نوقلم بیاموزد. از این نظر به نویسنده تبریک می‌گویم. 
   
ادبیات فارسی خانواده‌محور است
ادبیات ما خانواده‌محور است. نگاه خانم رامهرمزی در این کتاب و در بسیاری از آثارشان، نگاهی خانواده‌محور است و این نکته بسیار مهمی است. به نظر من جای تحقیق دارد که خانواده در ادبیات فارسی چه نقشی دارد؟! مسأله دیگر این است که همان‌طور که می‌گوییم پشت‌سر هر مرد موفقی، زن موفقی وجود دارد، باید گفت که پشت‌سر هر زن موفقی نیز مرد موفقی وجود دارد که این فضا را ایجاد کرده و این اجازه را داده و از این رو‌ باید از خانواده نوروزی و همسر‌خانم رامهرمزی تشکر‌کرد. 

دیگر خبرها

  • روایت رئیس صدا و سیما از دو بار تفقد و تحسین رهبر انقلاب
  • فقط کارمندان دولت تعطیلند؛ بقیه مردم باید پنجشنبه‌ها کار کنند!
  • تعطیلی پنجشنبه‌ها شامل دستگاه‌های ضروری نمی‌شود
  • دیدار مدیرکل آموزش و پرورش استان با مادر شهیدان یزدان
  • کدام دستگاه‌های اداری پنج‌شنبه‌ها تعطیل شدند؟/ توضیح معاون سازمان اداری و استخدامی درباره تغییر تعداد تعطیلات آخر هفته
  • کتاب «سه چهارده» رونمایی شد
  • شنیدن رنج‌ مردم برایم عادی نشده!
  • رونمایی از کتاب منظومه فکری رهبر معظم انقلاب در مدرسه علمیه مروی
  • رونمایی کتاب منظومه فکری رهبر معظم انقلاب در موضوع آموزش و پرورش
  • چرا در ایران از مارکز استقبال شد؟